دلایل روانشناختی فراموشی و از دست دادن حافظه – نوروفیدبک برای تقویت حافظه

 

دلایل روانشناختی فراموشی و از دست دادن حافظه – نوروفیدبک برای تقویت حافظه

 

فراموشی یک بخش بسیار متداول در زندگی روزمره است.
گاهی این فراموشی ها کوتاه مدت بوده و زندگی فرد را تحت تاثیر قرار نمیدهد .

به عنوان مثال برای همه ما پیش آمده است که شماره تلفن فردی را فراموش کنیم و بعد از مدت کوتاهی یادمان بیاید.

 

در برخی موارد، فراموشی می تواند بسیار شدیدتر باشد و حتی عواقب جدی نیز به همراه داشته باشد .

مانند اینکه یک شاهد عینی ،جزئیات مهم مربوط به یک جرم را فراموش کند.

 

چرا فراموش می کنیم؟

فراموشی میتواند از فراموشی کلیدهای تان تا تماس تلفنی باشد ،یک اتفاق تقریباً روزانه است.

فراموشی بسیار متداول است که احتمالاً به شما کمک می کند تا به یاد داشته باشید اطلاعات مهمی مانند یادداشت برداری ،داشتن یک برنامه روزانه یا برنامه ریزی رویدادهای مهم در تقویم تلفن خود به شما کمک می کنند.

با این حال ، فراموش کردن عموماً در مورد از بین رفتن یا پاک کردن این اطلاعات از حافظه بلند مدت شما نیست.

 

فراموشی به طور معمول شامل عدم موفقیت در بازیابی حافظه است.
  در حالی که این اطلاعات جایی در حافظه بلند مدت شماست ، شما قادر به بازیابی و یادآوری آن نیستید.

 

چرا زمان چنین نقش اساسی را در فراموشی بازی می کند؟

روانشناس هرمان ایبابینگهاوس اولین کسی بود که به طور علمی فراموشی را مطالعه کرد.

در آزمایشاتی که وی خود را به عنوان موضوع مورد استفاده قرار داده بود ، ابیینگهاوس حافظه خود را با استفاده از هجا های سه حرفی آزمایش کرد.

 

منحنی فراموشی ابینگهاوس رابطه بین فراموشی و زمان را نشان داد.

در ابتدا ، اطلاعات پس از یادگیری ، خیلی سریع از بین می روند.

عواملی مانند چگونگی آموختن اطلاعات و چند بار تکرار مجدد آنها در سرعت از بین رفتن این خاطرات نقش دارند.

منحنی فراموشی همچنین نشان داد كه فراموش شدن تا زمان از بین رفتن همه اطلاعات ادامه نمی یابد.

 

اطلاعات ذخیره شده در حافظه بلند مدت بطور شگفت آور پایدار هستند

 

چگونه می توان فراموش کردن را اندازه گیری کرد؟

 

به خاطر آوردن

ممکن است از افراد چیزی را یادآوری کنند مانند : لیستی از اصطلاحات ، بخواهند این لیست را از حافظه به یاد بیاورند.

  محققان با دیدن چند مورد از موارد یاد شده ، می توانند اطلاعات فراموش شده را شناسایی کنند.

این روش ممکن است شامل استفاده از فراخوان رایگان (فراخوان موارد بدون نکات) یا فراخوانی سریع (استفاده از نکات برای ایجاد خاطرات) باشد.

 

به رسمیت شناختن

این روش شامل شناسایی اطلاعاتی است که قبلاً آموخته شده است.

به عنوان مثال ، در یک آزمون ، دانش آموزان باید در یک فصل از خواندن اختصاص داده شده خود بدانند که کدام اصطلاحات را یاد گرفته اند.

 

علت فراموشی 

البته عوامل زیادی می توانند در فراموشی نقش داشته باشند.

چهار دلیل اصلی فراموش کردن استناد او عبارتند از:

 

  • عدم موفقیت در بازیابی
  • دخالت
  • عدم ذخیره
  • فراموش کردن انگیزه

برخی از تئوری های اصلی فراموش کردن عبارتند از:

 

نظریه تداخل

 

سه شنبه شب هفته گذشته برای شام چه داشتید؟

یادآوری آن دشوار است؟

اگر کسی صبح چهارشنبه از شما این سؤال را پرسیده بود ، احتمالاً مشکلی برای به خاطر سپردن آنچه در شب قبل برای شام خورده اید نداشتید.

اما با گذشت روزها، خاطرات سایر وعده های غذایی دیگری که از آن زمان خورده اید مداخله می کند .

این نمونه خوبی از آنچه روانشناسان ( گروه مغزو اعصاب و روان جایروس )نظریه تداخل فراموشی می نامند ،است.

 

طبق تئوری مداخله ، فراموشی نتیجه خاطرات مختلفی است که در یکدیگر دخالت می کنند.
هرچه دو یا چند رویداد مشابه یکدیگر باشند ، احتمال وقوع دخالت بیشتر خواهد بود.

به عنوان مثال تصور کنید که شما یک لیست خرید را یادداشت کرده اید اما فراموش کرده اید که آن را با خود به فروشگاه ببرید.

از هر لحاظ احتمالاً شما قادر خواهید بود اولین و آخرین موارد موجود در لیست خود را به راحتی به یاد بیاورید .

اما ممکن است بسیاری از مواردی که در وسط قرار داشتند را فراموش کنید.

اولین موردی که شما نوشتید و آخرین موردی که شما نوشتید متمایز به نظر می رسد .

در حالی که مورد چهارم و مورد هفتم ممکن است بسیار شبیه به هم باشد که با یکدیگر تداخل داشته باشند.

 

دو نوع تداخل اساسی وجود دارد:

 

تداخل بازگشتی

هنگامی اتفاق می افتد که اطلاعات تازه به دست آمده  با خاطرات قدیمی تداخل پیدا می کنند.

به عنوان مثال ، معلمی که در آغاز سال تحصیلی نام دانش آموزان را می آموزد .

ممکن است یادآوری اسامی دانش آموزان کلاس او در سال گذشته دشوارتر باشد.

اطلاعات جدید با اطلاعات قدیمی تداخل می کند.

 

تداخل فعال

هنگامی رخ می دهد که اطلاعات قبلاً آموخته شده ، شکل گیری خاطرات جدید را دشوارتر می کند.

برای مثال ، یادگیری شماره تلفن جدید ممکن است دشوارتر باشد ، زیرا خاطرات شما در مورد شماره تلفن و ترکیب قدیمی شما با اطلاعات جدید تداخل می کند.

 

نظریه فروپاشی فراموشی

براساس تئوری ردیابی حافظه ، شکل گیری حافظه های جدید منجر به تغییرات فیزیکی و شیمیایی در مغز می شود که منجر به “اثری” از حافظه می شود.

اطلاعات در حافظه کوتاه مدت چند ثانیه طول می کشد و اگر دوباره مورد آزمایش قرار نشود ، ردیابی حافظه عصبی شیمیایی به سرعت محو می شود.

طبق تئوری فروپاشی ردیابی فراموش کردن ، وقایعی که بین تشکیل حافظه و فراخوانی حافظه اتفاق می افتد ، هیچ تاثیری در فراخواندن ندارند.

 

نظریه ردیابی پیشنهاد می کند که مدت زمان بین حافظه و فراخواندن آن اطلاعات ، باعث حفظ یا فراموش شدن اطلاعات می شود.

اگر فاصله زمانی کوتاه باشد ، اطلاعات بیشتری یادآوری می شود.

  اگر مدت زمان طولانی تری بگذرد ، اطلاعات بیشتر فراموش می شوند و حافظه فقیرتر می شود.

یكی از مشكلات این تئوری این است كه اثبات اینكه زمان فقط مسئول كاهش در فراخوان باشد ، دشوار است.

 

نظریه نقصان بازیابی

گاهی اوقات خاطرات وجود دارند ، به نظر می رسد که ما به آنها دسترسی نداریم.

دو دلیل اصلی این عدم موفقیت در بازیابی حافظه مربوط به عدم موفقیت رمزگذاری و عدم نشانه های بازیابی است.

 

دلیل متداولی که اطلاعات را به خاطر نمی آوریم این است که هرگز در وهله اول آن را به حافظه بلند مدت انتقال نداده ایم

 

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا